پژوهشکده غدد درون ریز و متابولیسم

س) لطفا خود را معرفي و سوابق تحصيليخود را ذکر نمائید:

 دكتر شهرام علمداري هستم متولد تهران در سال 1347 كه دوران ابتدايي خودرا در شهرستان دهدشت استان كهگلويه و دوران راهنمايي ودبيرستان را در شهرستان تالش استان گيلان سپري كردم و با كسب رتبه هفتم كنكور سراسري وارد دوره پزشكي دانشگاه تهران شدم. پس از طي دوران پزشكي عمومي جزء ده درصد برتر دانشگاه شده ومستقيما وارد تخصص داخلي شدم و درسال 1376 با كسب رتبه دوم دانشگاه تهران فارغ التحصيل شدم و پس از طي دوسال دوران سربازي به عنوان هيئت علمي دردانشگاه علوم پزشكي اردبيل، بنابه نياز وزارت بهداشت براي راه اندازي دوره هاي اورژانس به بيمارستان امام خميني (ره) تهران منتقل شدم. پس از راه اندازي وتثبيت رشته طب اورژانس ودوره هاي كارشناسي ارشد و PHDمديريت بحران در كشور، در سال 1389 در امتحان ورودي فوق تخصص غدد شركت كردم ووارد دوران فلويي شدم كه درسال جاري فارغ التحصيل گشتم.

س) از سوابق اجرايي خود بگوئید:

 اولين مسئوليت اجرايي اينجانب مسئوليت اورژانس و پلي كلينيك بيمارستان امام خميني تهران بود كه تغييرات چشمگيري در فضاي فيزيكي و فرآيندهاي اورژانس آن بيمارستان بوجود آمد. در سال 1383 به سمت رياست اورژانس كشور منصوب شدم كه الحمدالله گسترش خوبي از نظر بودجه، امكانات و نيروهاي انساني آن حوزه ايجاد شد. شايد بتوان گفت مهم ترين كاري كه درحوزه اورژانس هاي كشور انجام شد، تربيت متخصصين طب اورژانس و تكنسين هاي فوريت هاي پزشكي و تجهيز ناوگان آمبولانس هاي اورژانس بود كه از سال 1381 در كشور توسعه يافت.  بعد از راه اندازي طب اورژانس دروزارت بهداشت با همكاري اساتيد وزارت علوم پيگيري ايجاد دوره هاي كارشناسي و كارشناسي ارشد و PHDحوزه هاي مديريت بحران و دفاع غيرعامل شديم تا مديران و كارشناسان حوزه هاي پشتيبان اورژانس ها و شرايط اضطراري كشور را تربيت كنيم. اين رشته ها نيز تا كنون چندين دوره فارغ التحصيل داشته اندو هركدام درسمت هاي كليدي كشور مشغول شده اند. مدتي هم در سازمان امداد ونجات هلال احمر و دانشگاه هلال احمر مشغول بودم ولي از سال 1386 به دانشگاه برگشتم ومدتي قائم مقام رئيس دانشگاه و حدود يك سال و نيم رئيس شعبه بين الملل دانشگاه بودم. ولي به دليل تحصيل دردوره فلويي غدد در يكسال اخير كاملا از كار اجرايي پرهيز مي كردم.

س) دليل شما برای انتخاب رشته فوق تخصصي غدد چه بود؟

 بنده از سال سوم پزشكي عمومي با استاد نخجواني آشنا شدم و خدمت ايشان شاگردي مي كردم و از همان زمان به موضوعات رشته غدد علاقمند شدم. سال هاي دوره تخصص با استاد دكتر عزيزي و شخصيت ايشان آشنا شدم وايشان را به عنوان الگوي شخصيتي و علمي خودم قرار دادم. بعد از چند سال كار اجرايي بنا به علاقه اي كه به رشته غدد و استاد دكتر عزيزي داشتم، تصميم گرفتم تا سال هاي آينده را حضور ايشان شاگردي كنم.

س) پژوهشكده غدد و متابوليسم را چگونه ارزیابی میکنید؟

 پژوهشكده غدد و متابوليسم متشكل از نخبگان علمي كشور است واساتيد اين پژوهشكده همه از اساتيد معروف اين رشته هستند. محققين موجود پژوهشكده هم افرادي خلاق و با اراده و زحمتكش مي باشند. حضور استاد دكتر عزيزي در راس مجموعه بسيار ارزشمند است. برداشت بنده اين است كه فقدان مديريت نوين در بستر پژوهشكده و تعاملات ملي وبين المللي آن باعث شده است كه علي رغم اين همه مزيت، هنوز خيلي از پتانسيل هاي پژوهشكده عملياتي نشده اند.

س) چه چشم اندازی برای فعالیتهای خود در سمت جدید تصور میکنید؟

 بنده معتقدم كه اين پژوهشكده با حضور همه اساتيد ومحققين ونيروهاي زحمتكش مديريتي آن، مي تواند به يك پژوهشگاه برجسته در سطح ملي و جهاني تبديل شود. برنامه راهبردي كه بنده و همه همكاران در سال هاي اخير تدوين نموده و اكنون درحال اجرايي كردن آن هستيم، نقشه راهي براي اين موفقيت بزرگ است.

س) وكلام آخر:

 اميدوارم كه با توكل به خداوندمتعال و زير سايه راهنمايي هاي استاد دكتر عزيزي و اساتيد بزرگوار ديگر و همچنين همكاري و راهنمايي هاي محققين و كارشناسان و نيروهاي مديريتي پژوهشكده بتوانيم هرچه سريعتر به سطح پژوهشگاهي ارتقا يافته و سپس با تلاش علمي بيشتر و با توسعه تعاملات ملي وبين المللي، به پژوهشگاهي برتر در سطح جهاني دست يابيم.